کتابچه جادویی

برای دیدن نور باید با تاریکی روبرو شد..
۰۳/۲/۶ _ ۱۲:۴۰

کتابچه جادویی

برای دیدن نور باید با تاریکی روبرو شد..

کتابچه جادویی

هنوز زنده ام کجاهاشو دیدی؟ / از اول تا آخرش مثل بازی میمونه / من قرار نیست هیچوقت بازنده باشم/ پیش میرم ، همینه که اونا رو میترسونه / تاریکی و تاریکی.. منو میبینی؟ نترس اونجا هیچی نیست / مدام دارن رو تو کار میکنن! تو هنوز دنبال نشونه میگردی؟! / ببین حرفام رو واضح میزنم.  دنبال وزن و قافیه نگرد! / بخونش. چه ترانه ای در دورترین جاده ها . چه شعری در کتابی دور انداخته! / من بودم. من هستم . من خواهم یود. این یعنی ابدیت همونی که تو بهش میگی جاودانگی.

  • شکور

متن

نظرات (۱)

۱۵ آذر ۹۹ ، ۲۱:۵۰

من بودم ، من هستم ، من خواهم بود ،

درک این مسئله برای همه مقدور نیست  

متن زیبائی بود 

شکور
۱۵ آذر ۹۹، ۲۲:۵۰پاسخ:
درود بر شما دوست عزیز..
ممنونم از همراهیتون 🍀🌷
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
کتابچه جادویی

سلام. خوش آمدید
در این وبلاگ از تاریکی های ذهن گرفته تا زیبایی های دنیا و سرانجام عشق را مینویسم. زشت یا زیبا بودنش بپای تفسیر شما. ممنونم که نظرتون رو با من به اشتراک میذارین..

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب