کتابچه جادویی

برای دیدن نور باید با تاریکی روبرو شد..
۰۳/۲/۶ _ ۱۷:۰۵

کتابچه جادویی

برای دیدن نور باید با تاریکی روبرو شد..

کتابچه جادویی

من از شنیدن ها خسته ام، از این حرف ها، از این بیرحمی

دلم خورد شد، صدایش نیست، دلم بشکن تو میفهمی

چه دردی شد، چه غم ها که نشست بر دل

منه دیوانه مجنون شد ولی عاقل نشد هرگز

من از جنگ ها بیزارم، هنوزم جای زخمش هست

تو حرفت هیچ جز جنگ نیست، سفیدی از لباست هست!

  • شکور

متن

نظرات (۳)

۱۳ مهر ۹۹ ، ۱۳:۱۰

سلام

بسیار زیباست 

به خصوص خط آخر

شکور
۱۳ مهر ۹۹، ۱۳:۱۵پاسخ:
سلام، ممنون از همراهی شما
لطف دارید🍀
۱۳ مهر ۹۹ ، ۱۳:۰۶

تو حرفت هیچ جز جنگ نیست سفیدی از لباست هست!!...

چقد زیبا :)

شکور
۱۳ مهر ۹۹، ۱۳:۱۳پاسخ:
تشکر🙂🍀
۱۳ مهر ۹۹ ، ۱۲:۵۴

هعیییییییی 

شکور
۱۳ مهر ۹۹، ۱۲:۵۸پاسخ:
😅🌸🍀
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
کتابچه جادویی

سلام. خوش آمدید
در این وبلاگ از تاریکی های ذهن گرفته تا زیبایی های دنیا و سرانجام عشق را مینویسم. زشت یا زیبا بودنش بپای تفسیر شما. ممنونم که نظرتون رو با من به اشتراک میذارین..

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب